امروز در مدرسه وقتی دوستم فرزانه را دیدم،خسته وگرفته بود،سراغش رفتم و کمی با او صحبت کردم او را به مهمانی که شب قرار بود با بچه ها برویم دعوت کردم ابتدا قبول نمی کرد،اهل این چیز ها نبود وبچه درس خون بود ولی با اصرار فراوان اورا شب با خود به مهمانی بردم،مهمانی داخل یک باغ بزرگ بود،در سمتی از باغ دختروپسرا باهم صحبت می کردندو در سمتی دیگر اتاق هایی بود که اصلا سراغ آنها نرفتیم،این مهمانی هم مثل بقیه مهمانی های دختر وپسرانه بود حتی شاید بدتر
دوستم خیلی اذیت شد وفشار زیادی به او آمدو فردای مهمانی...خودکشی کرد
من خودم را مقصر میدانم وخیلی ناراحتم وبه همین دلیل ترک تحصیل کردم
به هم سن وسال های خودم توصیه میکنم که به این مهمانی ها نروید
______________
این جریان واقعیت دارد ونقل قول است البته باکمی تغییر
تازگی ها از این جریان ها در کشورمان زیاد رخ میدهدو این ما هستیم که باید از آنها درس بگیریم وجریان های ناراحت کننده دیگری مثل ربوده شدن دختران جوان وبچه های کوچک
تأسف بار است که در کشورما که اسلامی است چنین رخ میدهد